هیوای مامان به روایت تصویر
اومدم با یه عالمه از عکسای دخملی که دوست داشتم اینجا بمونه ...
هیوا و کتاباش
هیوای متعجب کنار قوقولی و شیپولی
دخملی عادت داره وقتی خوابش میاد هر چی دم دستش باشه رو میکشه، یه دستمال مخصوص هم داره که وقت خواب توی دستاش میگیره اما خیلی وقتا چیزای دیگه هم از دستش در امان نیستن و هر چی پارچه که بتونه دور خودش جمع میکنه
آخرشم بین پارچه ها خوابش میبره، بعضی وقتا هم جوری میشه که دیگه خودش اون وسط پیدا نیس
وقتی که حواسش به دوربینه
وقتی که میخوام خنده هاشو شکار کنم اما دختری خمیازه ش رو نصیبم میکنه
وقتی با بابایی کتاب هوش رو کار میکنن
وقتی هم که توی تختش دست و پا میزنه و سر میخوره میاد پایین
فدای ابهت و جذبه ی دخترم بشم دیگه من
ای جون ماماااااااان
مامان جونم یکی از اون لبخندای خوشگلت رو هم توی عکس داشته باش نگن دخملم اخموئه خوب
اینجا خیلی شبیه به عکسای بچگی ِ بابا هستی و بدونی بابایی چقد خوشحال شد وقتی این شباهت رو پیدا کرد
هیوا جونم خانوم خرگوشه چی میگه؟
هیوایی رو تخت مامان اینا چیکار میکنی؟
وقتی دخملی خونه مامان جون اینا خوابیده ، خانوم خانوما عادت داره روی بالش بزرگترا هم بخوابه آخه
راستی داشت جا میموندا ، هیوا با دختر عمه جون مهتا گلی که اومده بودن خونمون ، مهتایی همش اصرار داشت هیوا جون رو خودش بغل کنه
هیوا جونم روز به روز داری جیگرتر و دلبرتر میشی، الان وقتی باهات بازی و صحبت میکنیم هیجان زده میشی و کلی دست و پا میزنی ، میخندی و لباتم همش تکون میدی میخوای باهامون حرف بزنی، ما رو دیگه کاملا میشناسی و اگه یه فرد جدید ببینی اول کلی آنالیزش میکنی بعد براش میخندی ، البته یه مورد استثنا داره اونم پسر عمه خاله مسعود ِ که حتی وقتی بار اول دیدیش میخواستی از ذوق پرواز کنی
* 30 م شهریور اولین باری بود که وقتی دستتو گرفتیم سعی کردی از جات بلند بشی و از روز بعدش هم خودت به تنهایی میخوای اینکارو انجام بدی، خاله نکی میگه حالتی که به خودت میگیری واسه بلند شدن خیلی شبیه دراز نشست رفتنه خودشه
* دیروز دست انداختی به عروسکای تشک بازی و امروزم وقتی داشتم برات کتاب میخوندم دست دراز کردی و گرفتیش، نمیدونم این حرکتا هنوز غیر ارادیه یا متوجه ش میشی
* هیوا جونم دیروز مامان جون و بابا جون رفتن برای سفر حج ،دلمون براشون تنگ میشه و البته دل اونا هم واسه ما و مخصوصا هیوا جون، میگفتن هیوا رو بده با خودمون ببریم آخه چطور تحمل کنیم دوریشو؟
انشالله که سفرشون بی خطر باشه و زیارتشون قبول باشه