هیوا جانهیوا جان، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

هـیـــوا , فرشته ی آسمونی ِ ما

سفرنامه ی 23ماهگیه هیوا نفس

1394/4/17 10:49
نویسنده : مامان زهرا
830 بازدید
اشتراک گذاری

روز اول سفر

خانوم اول حسابی تجهیز کردن بعد راه افتادن

 

کاشان

خانه بروجردی ها

 

خانه ی طباطبائی ها

همه ی خونه های تاریخی حوض داشتن و شما هم بلااستثنا دست تو همشون بردی

خانه ی تاریخی احسان – هتل سنتی


مسجد آقابزرگ

برج و بارو سلجوقی


شهر زیرزمینی نوش آباد ( اوئی )


حمام امیراحمد


سرای عامری ها


سفره خانه عباسیان

باغ و حمام فین

وروجک داره از دستم فرار میکنه ، همزمانم نگاه میکنه یه وقت بهش نرسم

روزای سفر اینقد خوشحال بودی نمیدونستی ذوقتو چجوری نشون بدی همش شیطونی میکردی ، جیغ میزدی و اینور اونور میدوئیدی


 

باغ پرندگان قمصر

باغ گل قمصر

هیوای خوابالو قبل از طلوع آفتاب برای گل چینی تشریف بردن

وقتی ساعت 4صبح بیدار شده باشی نتیجه ش این میشه

 

روستای تاریخی ابیانه

 

میبینی چه ژستایی میگیری آخه وروجک؟  خیلی شیطون بلایی ، یکی ببینه فکر میکنه یادت دادیم  دیگه نمیدونه همینجوری خودجوش تا بهت میگفتیم بمون عکس بگیریم اینجوری قیافه میگرفتی ، از کجا یاد گرفتی ؟؟؟

 

اصفهان

باغ هشت بهشت


عشقای من همیشه بخندین ، همیشه سلامت باشین ، انشالله ...

روز اول دیر رسیدیم و فقط تونستیم محوطه باغ هشت بهشت رو ببینیم و داخل عمارت نتونستیم بریم ، واسه همینم فرداش دوباره رفتیم

سی و سه پل

اسم این پل رو یادم رفته خندونک

پل خواجو

چهل ستون

 

عمارت عالی قاپو

پارک ناژوان

بعدشم که پیش به سوی تهران و خونه مادرجون ، یه شبم که با مادر جون پدرجون و عمه مریم اینا رفتیم بیرون

بوستان پرواز تهران

 

یه شبم رفتیم خونه خاله اسما و بهشون زحمت دادیم

فقط ببین دوتایی با آدرین خونه رو به چه روزی انداختین ؟؟

سه چرخه هم که داستانی بود ، نوبتی سوار میشدین و همو هول میدادین

آخر شبم که داشتیم میومدیم آدرین گریه میکرد هیلااا نه ، هیلااا نه

روزای بعدشم که دیگه اسم آدرین رو از رو عکس میگفتی آدین ، خاله و عمو رو هم همونجور که آدرین مامان باباشو صدا میکرد میگفتی مامانا و باباجان

الان که دیگه منو بابا رو هم همینجوری صدا میکنی ، مامانا دونی ، بابادانی ، بابادونی

 

روزی که از سفر برگشتیم ، عصری میخواستم بخوابونمت موفق نمیشدم ، آخرش برام اینجوری فیگور گرفتی تا خوابت ببره ، قربون این ناز کردنات بشم دیگه مامان جون ، همشو به جون میخرم دختر گلم


پسندها (1)

نظرات (2)

ساجده
21 تیر 94 15:07
همیشه به سفرو گردش خانم خانوما چه زستایی گرفتی اخه یعنی عاشق ژستاتم جیگرررررررررر
مامان زهرا
پاسخ
جاتون خالی
خاله نکی
23 تیر 94 1:43
همیشه به گردش خاله جووووووونی الهی من قربون این فیگوراتو تیپ زدنات بشم دیگه خاله به قربون این شیرین زبون بشه الهییییییی
مامان زهرا
پاسخ
این وروجک اینقد حرف میزنه مخت سرویس نشد خاله نچی جونی؟؟