هیوا جانهیوا جان، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

هـیـــوا , فرشته ی آسمونی ِ ما

جانا تولدت مبارک

1393/3/18 23:23
نویسنده : مامان زهرا
4,108 بازدید
اشتراک گذاری

تولدت مبارک

بادا بادا بادا تولدت مبارک   شادا شادا شادا تولدت مبارک

ای دوست تولدت مبارک     جانا تولدت مبارک

خانووووووم تولدت مبارک

جشنی نباشد زیباتر از این    شمع از تو رو روشن  کیک از تو شیرین

ای دوست تولدت مبارک     جانا تولدت مبارک

خانووووووم تولدت مبارک جشن

( این چند روزه هر وقت برات آهنگ تولد گذاشتیم یا برات خوندیم برامون قر دادی عزیزکم )

 

گل دخترم یه ساله شدی عزیز دلم خانوم شدی نفسم ، خستگیم از تنم در رفت وقتی میبینم که دخترم روز به روز داری بزرگتر میشی و کلی چیزای جدید یاد گرفتی ،  این یه سال هر روزش برامون تازه بود و یه تجربه ی جدید رو با هم گذروندیم ، که اگه بخوام دونه دونه بگم یه عالمه میشه ، مهمتریناش شنیدن ماما و بابا از شماست که واقعا خوشحال میشیم وقتی ما رو صدا میکنی و میخوای کنارمون باشی ، وقتی قدمای اولت رو برای اینکه بیای توی بغلم برداشتی از ذوقم توی آسمون سیر میکردم ، عاشق وقتیم که از سر کار میام خونه هر جوری هست خودتو بهم میرسونی تا بیای بغلم و حاضر نیستی یه لحظه ازم دور بشی

هیوای عزیز بدون که مامان و بابا خیلی خیلیییییی  عاشقتن و برات بهترین آرزوها رو دارن برای شما گل ناز که همه ی زندگیمونی همه ی جونمون همه ی عمرمون چراغ خونمون چشم امیدمون ، انشالله که همیشه سلامت باشی نفسم

سعی کردیم در حد توانمون برای جشن تولد گل دخترمون همه چی فراهم باشه و یه یادگاریه خوب خوشگل برای آینده که بدونی مامان و بابا چقده دوسِت دارن قند عسل

 

به تولد مینی موسیِ موش موشکِ ما خوش اومدین

 

عکسای تکی ت خیلی خوب نشدن ، سر فرصت مناسب باز باید عکس بندازم برات

 

 

 

ژست انتخاباتی گرفتی دخترم ؟؟

ای وای ناخناشو ببین قرطی خانوم ، اینجوری حتما انتخاب میشی زبان

 

ای بابا چقد بگم ازم عکس نندازین؟ 

 

باید از این فندک که مثلا خواستیم باهاش شمع و فشفشه  رو روشن کنیم ممنون باشیم که به بهانه ش اجازه دادی چند تا عکس داشته باشیم

 

 

 

 

میز تنقلات  و بعدشم که دیگه میز شام  خوشمزه

 

 

اینم که هدیه تولد مامان بابا به شماست  و خانوم هم داری قبل از تولدت تست میکنی ببینی همه چیش درست باشه چشمک

 

اووففففففف خانوم چه ژستی هم گرفته ، دارین خودتونو برای فرمول یک آماده میکنین عزیزم؟ عینک

 

با یه ساله شدنت با کلی چیزای جدید سورپرایزمون کردی ، 9خرداد روزی بود که بلاخره چند قدم برداشتی و به طرفم اومدی ، 11 خرداد لثه ت برای مروارید ششم باز شد ، 12 م دیگه رسما راه افتادی و خودت همه جا میری ، همون روز تولدت هم وقتی داشتی شیر میخوردی یه لحظه سرتو بردی بالا و دیدم مروارید هفتم هم تشریف فرما شدن ، ظاهرش نشون میداد که از ششمی زودتر بیرون زده اما چون دقیقا نمیدونم کی بوده تاریخشو همون 13 میزارم که دیدمش

 

الان وقتی باهات صحبت میکنیم لباتو غنچه میکنی و میخوای حرف بزنی و جوابمونو بدی ، با بچه ها که با همون زبونت که فقط خودت متوجه میشی با هیجان خیلی صحبت میکنی ،  بعضی وقتا سعی میکنی بگی این چیه که هی چچچچ تکرار میکنی ، یه بار که میخواستی کنترل کولر رو ازم بگیری با حرص گفتی بِیِه ( بده ) ، بابا مهدی رو که  با دی دی ، دی دی ، مِه یی  صدا میکنی ، بابا رو هم میگی اَدی ، اَدی با

وقتی توی جمعی باشیم و حواسمون بهت نباشه با ذوق و بازی جیغ میکشی که نگات کنیم ، خدارو شکر خوش اخلاقی و توی جمع خیلی غریبی نمیکنی ، بغل کسی نمیری پیشِ ما میمونی و باهاشون بازی میکنی ، اما اینجورم نیس به همه بخندی اگه بیرون بریم و کسی نازت بده فقط نگاش میکنی حاضر نیستی حتی یه لبخند هم بزنی بس که سنگین و خانومی هزار ماشالله

صبح امروز که 18 م بود برای واکسن یه سالگی و کنترل قد و وزن رفتیم مرکز بهداشت ، یه خورده منتظر نشستیم تا نوبتمون بشه و توی این مدت هر بچه ای که میدیدی کوچیک و بزرگ فرق نداشت خوشحال میشدی و میخواستی بازی کنی ، هی هم دستمو میکشیدی ببری طرف چیزی که نظرتو جلب کرده بود

وقتی که نوبتمون شد و رفتیم جلوی میز خانوم بهداشت من رو صندلی نشستم و شمام پایین ایستاده بودی، اما ازونجایی که تحمل نداری جایی که دید نداری اتفاقی بیفته و شما نبینی به زور اومدی روی پام نشستی، خانوم بهداشت راجع بهت سوال میپرسید که ماما بابا میگی دس دسی میکنی اسمتو صدا کنیم برمیگردی گفتم اینا که چیزی نیس بیشتر هم انجام میده ، پرسید دیدت به اطراف خوبه به دوروبرت توجه میکنی گفتم والا هیچی از دستش در امان نیس حتی مورچه های خونه که با انگشت دنبالشون میکنی ، یا حتی یه قطره آب که مثلا رو سینک ظرفشویی باشه ، محاله ازش بگذری و نری سمتش ، همینجوری که ما داشتیم صحبت میکردیم شما هم داشتی اظهار نظر میکردی واسه خودت

خداروشکر قد و وزنت هم خوب بود و حسابی راضی بودن

قد و وزن یه سالگیه هیوا جونم هزار ماشالله

وزن : 10700 gr

قد : 79 cm

دور سر : 47.5 cm

واسه غذاهات  هم که گفتن دیگه همه چی میتونی بخوری، ولی خوب تقریبا 2هفته ای هست که ظهرا از غذای خودمون بهت میدم ، و برای شام هنوز سوپ مخصوص برات میپزم و یه خورده با آبلیمو طعم دارش میکنم ، میان وعده ها هم که حریره بادوم ، کرم میوه یا خرما ، پوره سیب زمینی و ازین جور چیزا میخوری ، دیگه توی آب خوردنت آبمیوه نمیریزم و خود آبمیوه رو به تنهایی با لیوان و نی میخوری خیلی هم دوست داری ، از امروزم شیر پاستوریزه رو برات شروع کردم ، خداروشکر بدت نیومده

وای بعد از همه ی اینا رسیدیم به واکسن ، برخلاف تصورم که فکر میکردم به دست میزنن به پای چپت زدن ، بهم گفتن که چجوری توی بغلم نگهت دارم تا تکون نخوری، الهی مامان فدات بشه که گریه کردی اما ازونجایی که دخمل نازم شجاعه زود آروم شدی ، دستمال و پستونک رو بهت دادم دیگه خیالت راحت شد و حتی وقتی داشتیم میومدیم با خانوم بهداشت بای بای کردی

لب غنچه کردنت منظورم این بودا  ، قورتت بدم درسته بغلمحبت

 

خانوم سحر خیز که زودتر از مامان بیدار میشه که بره پیش مامان جون بمونه و مامان بره سرکار

 

 

خوب فکر کنم دیگه  همه گفتنی ها رو گفتم

حالا پیش به سوی سال دوم که از خدا میخوام سال خوبی برای دخترمون باشه و به ما هم کمک کنه پدر مادر خوبی براش باشیم 

پسندها (3)

نظرات (11)

مامان سپهردادوهیراد
18 خرداد 93 23:40
سلام زهرا جونم تولد هیوا جون مبارک باشه ایشاالله همیشه زیر سایه پدر ومادر عزیزش شادو سلامت باشه. یه ماچ ابدار برا هیوای گلم.
مامان زهرا
پاسخ
سلام مژگان جون مرسی عزیزممم
مامانی
19 خرداد 93 8:23
هیوا جون تولدت هزاران بار مبارک عزیزم ماشالله هزار ماشالله خانم شدی دوست خوبم من 1 سال و اندی است که دارم وبلاگتون رو می خونم و توی لیست دوستانم هستید ولی نمی دونم تا حالا براتون پیام گذاشتم یا نه انگار همین دیروز بود که هر ماه عکس های بارداریتون رو می ذاشتید ، خدای من چقدر زود گذشت . برای تولد 1 سالگی دخترم من هم همین حس رو داشتم و پیش خودم گفتم چه سال پر بار و شیرینی ایشالله تمام لحظات زندگیتون با هیوا گلی شاد شاد شاد باشه . به ماهم سر بزنید خوشحال میشیم هیوا جان باز هم تولدت مبارک
مامان زهرا
پاسخ
سلام عزیزم این همه وقت خواننده ی خاموش؟ خوب زودتر پیام میزاشتین که دوست بشیم فکر کنم غیر از این یه پیغام دیگه گذاشته باشین مرسی گلم، انشالله کیانا جون شما هم همیشه زیر سایه تون سلامت باشه
ساجده
19 خرداد 93 13:04
عزیز دلم تولدت مبارک خاله جون چه قدر ناز شده بودی گلمممممم چه تم خوشگلی بوس بوس دست مامان بابای گلتم درد نکنه میدونستم تولد هیوا13 هی میامدم سر میزدم ببینم خبری هست که الان دیدم آپ کردی کلی ذوق کردم
مامان زهرا
پاسخ
مرسی ساجی جونممممم که ما رو یادت بود
نسرین مامان آنوشا
19 خرداد 93 20:38
سلام زهرا جونم خسته نباشید به وسعتتتت یک سال تولدت مبارک هیوای قشنگم قربونت برم که اینقدر خوشتیپی و خانم خیلی زحمت کشیدی واسه تولدش خسته نباشی زهرا جونم از طرف من این قشنگ خاله رو ببوس ودر ضمن کادوش هم مبارکش باشه انشالله همیشه سالم و شاد باشید
مامان زهرا
پاسخ
سلام نسرین جون مرسی عزیزم ، خستگی که معنا نداره وقتی آدم یه لبخند از پاره ی تنش میبینه لباسش خوب بود؟ خودم براش دوخته بیدم، اگه خواستی سفارش هم میگیرم مرسی خالهههههههه
نسرین مامان آنوشا
19 خرداد 93 20:41
یادم رفت این علامتو واسه میز غذای تولد بزارم بابا کولاک کردی
مامان زهرا
پاسخ
خواهش میشه ، جاتون خالی بود
خاله نکی
19 خرداد 93 22:57
تفلدددددددددددددددددت مبارررررررررررک عسل خالللللللههههه مامانش دست شمام درد نکنه که کلی زحمت کشیدی اینم یه واسه مامانش
مامانی
20 خرداد 93 7:45
آخه میدونی من فقط میام و می خونم فرصت پیام گذاشتن ندارم چون تو ساعات کاری میام وبت
مامان زهرا
پاسخ
بازم خوبه منکه ساعت کاری نت ندارم وقتی هم خونه م وقت ندارم
عذرا مامان سارا
20 خرداد 93 14:41
تولددتتتتتتتتتتتتتت مبارک هیوای عزیزززززززززم خسته نباشی زهرا جون خیلی خیلی خوبه همه چی تولدش و البته با سلیقه
مامان زهرا
پاسخ
مرسی خاله جون فدات عزیزم خیلی لطف داری
سپیده مامان بهادر
21 خرداد 93 17:22
ارزوی قاصدک خوشبختی ادم هاست برایت هزاران قاصدک ارزومندم مبارک باشه هیوا عزیزم بسیار خوشگل شدی هزار ماشالله دست مامان گلتم درد نکنه همه چی بی نظیر بود راستی من عاشق اون دسر قهوه ایه شدم باید دستورش رو ازت بگیرم
مامان زهرا
پاسخ
عزیزم مرسی از آرزوی قشنگت ،ممنون که به یادمون هستین خواهش میکنم سپیده جون شما لطف داری گلم دسر موزاییک قهوه رو سرچ کن ، از همون مواد استفاده کردم فقط لایه لایه ریختمش
مامان نسرین
21 خرداد 93 19:14
آره لباسش عالییییی بود خیلی قشتگ بود بابا تو که همه جوره هنرمندی اگه نزدیک بودی حتما سفارش میدادم برا آنوش هم بدوزی البته مجانی
مامان زهرا
پاسخ
وای خواهش میکنم خجالتم نده بله بله البته قابل نونوش خوشمزه ی منو نداره
nasim
24 خرداد 93 3:24
هیوا جون خوشکلم تولدت مبارک عزیزممممممم دلم برات تنگ شده بود .خیلی ناز شدی قربونت بشمممممممممم بوووووووووووووس
مامان زهرا
پاسخ
ممنون نسیم جونمممممم منم دلم واسه آسمان خوشگلم یه ریزه شده خیلی وقته ازش عکس نزاشتی آخه